معنی نوعی سرقت
لغت نامه دهخدا
سرقت. [س ِ ق َ] (از ع، اِمص) دزدی کردن. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ معین
(س قَ) (مص م.) دزدی، دزدی کردن.
فرهنگ عمید
دزدیدن، دزدی کردن، دزدی،
کلمات بیگانه به فارسی
دزدی
فارسی به آلمانی
Aufzug (m)
واژه پیشنهادی
دستبرد
فرهنگ واژههای فارسی سره
دزدی، دستبرد
مترادف و متضاد زبان فارسی
اختلاس، استراق، دزدی، دستبرد، راهزنی، ربایش، طراری، عیاری، دزدی کردن
فارسی به عربی
سرقه، مصعد
فرهنگ فارسی هوشیار
دزدی کردن
فارسی به ایتالیایی
معادل ابجد
896